مهاجرت امریست که همیشه در کل تاریخ بشریت بین مناطق و کشورهای مختلف در جریان بوده است؛ حتی از دورانی که هنوز چیزی تحت عنوان مرز بندی و کشور وجود نداشت. اما وقتی که الان درباره مهاجرت صحبت میکنیم، معنای معاصر آن بیشتر ملموس است که کاربرد کلمه مهاجرت برای ما، بیشتر یعنی خروج از ایران و شروع زندگی جدید در کشور مقصد.
به طور حدودی، حدود 250 میلیون نفر در دنیا در جایی که زندگی میکنند، به عنوان مهاجر هستند و برای ایرانیان هم باید گفت که فارغ از اینکه آمار رسمی بوده یا نه و یا اینکه آمار ارائه شده از منابع داخلی باشد یا خارجی، اگر بخواهیم به دنبال یک رقم دقیق باشیم و اینکه واقعا منظور دقیق ما از کلمه مهاجر چی باشد، شاید نتوانیم به عدد و رقم دقیقی برسیم اما به عنوان بهترین آمار میتوان گفت که بین 4 تا 10 میلیون ایرانی در کشورهای دیگر به عنوان مهاجر زندگی میکنند که اغلب از روشهای رایج مهاجرتی مانند مهاجرت تحصیلی یا مهاجرت کاری، سرمایهگذاری و… رفتهاند.
حال بیاییم هرچه زودتر به موضوع مقاله بپردازیم و همان اشتباهات رایج در مهاجرت؛ اگر هم شما به عنوان یک متقاضی به فکر مهاجرت و شروع زندگی جدیدی در مقصدی دیگر هستید، بسیار توجه داشته باشید که روند و پروسه مهاجرت بسیار ممکن است پیچیده باشد. این پیچیدگی هم به برنامه و روش مهاجرتی انتخابی شما صرفا محدود نشده و بلکه به بسیاری از عوامل دیگر و چه بسا خیلی بیشتر و فراتر از پیچیدگیهای پروسه و روش مهاجرتی شما بستگی خواهد داشت و در واقع اکثر این پیچیدگیها ممکن است پس از رسیدن به مقصد اتفاق بیفتد و آن هم در صورتی که ندانسته و نسنجیده عمل کنید! در این مقاله ما به چندی از رایجترین اشتباهات در مهاجرت خواهیم پرداخت تا در حین و بعد از انجام پروسه مهاجرت، به مشکل بر نخورید و پس با مقاله دیگر از وبلاگ ادب ویزا همراه باشید.
جدول محتوا
تصور اشتباه از مقصد
اگر شما یکی از مقاصد محبوب و معروف مهاجرتی مانند کانادا، آمریکا، آلمان، انگلیس، استرالیا و… را به عنوان مقصد خود انتخاب کرده باشید، حتما بسیار درباره آن خواندید، از این و آن، آشنا، فامیل، دوستان و… شنیدهاید، در فیلمها و رسانههایشان دیده باشید و آن هم رسانههایی که معمولا سعی میکنند به دنیا، آن کشور را به عنوان بهشت روی زمین رونمایی کنند! این قضیه بسیار بیشتر و شدیدتر برای کشوری مانند آمریکا و صنعت بزرگ رسانهای آن صادقتر است که اگر شخصی دنبال کننده محصولات چند رسانهایی آمریکایی باشد اما اطلاعات درست و کافی از مهاجرت و زندگی در این کشور نداشته باشد، طبیعتا پس از عزیمت به این کشور، نظرش تا 180 درجه عوض خواهد شد! همین قضیه کم و بیش درباره کشورهای دیگر نیز صادق است.
از طرفی نظر دیگران از جمله آشنایان، دوستان، اقوام و… که در آن کشور مقصد زندگی کرده یا تجربه زندگی را داشته؛ حال چه نظر مثبت باشد و چه منفی نیز اصلا معیار برای انتخاب و تصمیمگیری شما نمیتواند باشد! شاید بتوان حرفهای آنها را به عنوان یک نظر، اطلاعات عمومی و یک سری نکات مد نظر گرفت اما به عنوان معیار اصلی خیر! چرا که شروط، سلایق، توقعات و در کل معیار هر شخص با شخص دیگر میتواند تفاوتهای زیاد داشته باشد. بنابراین معیار اصلی باید سلیقه، شروط و توقعات خودتان باشد و در کنار آن تحقیق مفصل از برترین منابع در زمینه مهاجرت و زندگی در کشور مقصد. حال جالب است موارد زیادی بوده که یک شخص آشنا یا اقوام این نظرهای کارشناسی را نه با زندگی و بلکه با یک بار سفر تفریحی به آن کشور ارائه میدهد!
مهاجرت یعنی شروع زندگی آسوده و عالی!
در این باره نیز میتوان مشابه بند ماقبل حرف زد. تصور هر فرد از مهاجرت و به ویژه از بابت اطلاعات نه چندان موثق و یا تعریفهای اغراق آمیز ممکن است لزوما به معنای خوشبختی و یک زندگی کامل در مقصد گردد. ما هم البته منکر این قضیه نیستیم و به هر حال مهاجرت با هدف زندگی بهتر، تحصیلات بهتر، شغل و درآمد بهتر، موقعیت اجتماعی بهتر و صدها دلیل دیگر ممکن است انجام شود اما آسودگی و شروع زندگی کامل و مملوء از خوشبختی از همان ابتدا شروع نمیشود. مهاجرت یعنی شروعی دوباره در مقصد و شروع دوباره نه تنها به معنای آسودگی و بی نقص بودن همه چیز از همان ابتدا نبوده بلکه به معنای زحمت و تکاپوی بیشتر و قرار گرفتن در یک جو و محیط رقابتی میباشد تا اینکه بعد از مدتی بتوانید از این تکاپو و مشقتهای مربوط به شروع دوباره فارغ شده و تازه شروع نمایید قدم به قدم، زندگی رویایی خود را در کشور مقصد بسازید.
زبان را در مقصد یاد خواهیم گرفت!
در اکثر برنامههای مهاجرتی مشهور و محبوب مانند مهاجرت تحصیلی یا مهاجرت کاری (به ویژه مهاجرت تحصیلی) اکثر مقاصد محبوب مهاجرتی، قطعا از شما از همان ابتدا مدرک زبان آن هم با نمره خوب و قابل قبول را خواهند خواست. اما شاید برخی کشورها حتی برای تحصیل از شما مدرک زبان نخواهند، یا برای مهاجرت کاری آزمون زبان با نمرات پایینتری بخواهند یا اصلا از شما از بابت روش مهاجرتی منتخب اصلا مدرک زبان نخواهند؛ مانند مهاجرت از طریق سرمایه گذاری، خرید ملک یا مثالی واضحتر لاتاری آمریکا که حتی در صورت برنده شدن هم از شما مدرک زبان نخواهند خواست و…
بنابراین متقاضیانی که از نظر دانش زبان در سطح خوب و حتی متوسط نبوده و چه بسا اصلا هم زبان بلد نیستند، با خود میگویند که “حالا ما میرویم و در کشور مقصد شروع به یادگیری یا تکمیل دانش زبانمان میکنیم و یا اینکه از طریق ارتباط و معاشرتهای اجتماعی و حضور در جامعه کم کم مثل آب خوردن راه میافتیم.” در صورتی که تجربه خود افراد ثابت کرده که یکی از بدترین نوع تجربههای مهاجرتی، مهاجرت با این فکر و خیال میباشد و در این حالت نه تنها در روزمره خود برای کار، تحصیل یا هر نوع فعالیت در جامعه حتی یک خرید کردن ساده به مشکل برخورده، بلکه از بابت ارتباطات اجتماعی هم به علت انزوا از این بابت، به سمت افسردگی خواهید رفت.
عدم آگاهی از قوانین کشور مقصد
بدیهی است که هر کشوری قوانین و مقررات خاص خودش را برای کلیه مسائل کلی و همچنین مسائل جزئی دارد و بسیاری از قوانین هر کشور در کل جهان مشترک یا بسیار مشابه میباشد. یا اینکه حداقل اینطور میتوان گفت که قوانین کشورهای هر منطقه بسیار شبیه به هم است. برای مثال قوانین کشورهای حوزه اروپای غربی و حوزه شینگن مشابه با یکدیگر است و یا کشورهای مسلمان یا حوزه خاورمیانه نیز همینطور. اما این طرز فکر مشابه بودن قوانین، باعث خواهد شد تا بسیاری به جزئیات هر قوانین مربوط به کشور مقصد را بها نداده و چه بسا تفاوتهای کاملا واضح و برعکس را ندید بگیرید و ممکن است کاری را که اصلا حتی فکرش را هم نکنید که جرم باشد، بر خلاف تصور کاملا جرم باشد. برای مثال شاید شما به کشوری مانند سنگاپور سفر کنید که کشوری بسیار پیشرفته و آزاد میباشد در حالی که خبر نداشته باشید یک آدامس جویدن ساده جرم بوده و جریمه قابل توجهی دارد!
بنابراین قبل از عزیمت به کشور مقصد، درباره قوانین کشور مقصد پیرامون قوانین کلی تا قوانین جزئی کاملا مطالعه داشته باشید و به ویژه درباره قوانین پیرامون روش مهاجرتی خودتان؛ برای مثال اگر برای تحصیل در کانادا میروید، تمامی قوانین کشور کانادا را پیرامون امور دانشجویی و تحصیلی، کلیه حق و حقوق خودتان، آزادیها و محدودیتهایتان، تبصرههای مربوط به هر قانون و… بدانید؛ به طوری که نه اینطور شود که ناخواسته مرتکب جرم شوید و یا برعکس از روی ندانستن، حق و حقوق مسلمتان را از خودتان سلب کنید که در بخش بعدی در این مورد بیشتر توضیح دادهایم
عدم آگاهی از حق و حقوق مسلم خودتان
به پشتوانهی بند بالا و اینکه تاکید داشتیم که شما باید قبل از عزیمت به کشور مقصد، درباره قوانین کشور مقصد پیرامون قوانین کلی تا قوانین جزئی کاملا مطالعه و آگاهی داشته باشید، یکی از دلایل آن، این است که عدم آگاهی از حق و حقوق مسلم خودتان ممکن است شما را از بسیاری از امتیازات، تسهیلات و در کل هر آنچه که حق شما باشد محروم نماید. برای مثال شاید بسیاری از خدمات اجتماعی، درمانی و… در کشور مقصد رایگان باشد اما شما به دلیل بی خبری از آن و به ظن آنکه هزینه خواهد داشت، از خدمات مربوطه بی بهره بمانید. یا ممکن است شخصی در کشور مقصد به هر نحوی رفتار نامناسبی با شما داشته باشد، رفتاری که شاید در ایران یا حتی کشورهای دیگر عادی بوده یا حداقل قابل پیگیری قانونی نباشد اما در کشور مقصدتان به راحتی با یک پیگیری قانونی ساده، بتوانید آن شخص را به جزای رفتار ناشایست خودش برسانید.
یا مثالی واضحتر از به روز بودن درباره جزئیات قوانین بخواهیم بزنیم، این است که فرض کنید که شما سال پیش برای تحصیل در کانادا اقدام کردید و همانطور که میدانید شما به عنوان دانشجو، اجازهی اشتغال به کار نیمه وقت دانشجویی را خواهید داشت؛ اما آیا میدانستید که از نوامبر 2022 اجازه کار تمام وقت را دارید؟ یا اینکه این قانون از دسامبر 2023 دیگر قابل اجرا نیست و مجددا ساعات کار دانشجویی نیمه وقت شده؟ در بند بعدی در این خصوص بیشتر صحبت خواهیم نمود.
عدم آگاهی کامل از قوانین روش مهاجرتی خود
پیروی بند قبل و به ویژه پیرامون مورد آخری که اشاره شد، علاوه بر اطلاع کامل از قوانین کلی و جزئی کشور مقصد، شما باید کلیه قوانین مربوط به روش مهاجرتی خود را ملکهی ذهن خود کرده تا به مشکل بر نخورید؛ چرا که در تقریبا همه برنامههای مهاجرتی مقاصد محبوب، شما از ابتدا اقامت دائم نخواهید گرفت و بلکه به واسطهی یک ویزای موقت مانند ویزای تحصیلی یا ویزای کاری به اقامت دائم خواهید رسید و بنابراین نداشتن اطلاع کافی از قوانین برنامه مهاجرتی خود و ارتکاب به تخلف، ممکن است منجر به اختلال شدید در برنامهی مهاجرتی شما و چه بسا ابطال ویزای شما گردد و همینطور مانند همان چیزی که در بند قبلی ذکر کردهایم که کم اطلاعی شما باعث گردد که از یکسری حقوق خود به واسطه نا آگاهی خودتان سلب شوید. برای مثال اگر شما برای تحصیل به کشوری مانند کانادا یا استرالیا میروید، باید بدانید که داشتن مجوز کار و شغل تمام وقت همسر شما به عنوان همراه حق مسلم همسرتان است. یا بالعکس؛ اگرچه که در اکثر مقاصد مهاجرتی اجازه کار دانشجویی در کنار تحصیل وجود دارد اما شاید شما در برخی از کشورها در حین تحصیل، اجازه کار دانشجویی نداشته باشید، یا بالعکس و تحت یک برنامه مهاجرت کاری، اجازه هر گونه برنامهی تحصیلی را در کنار کار خود نداشته باشید و…
عوض کردن برنامه مهاجرتی پس از عزیمت
بسیاری تصور میکنند که میتوانند به اجبار و از روی ناچاری، از طریق یک برنامه مهاجرتی نه چندان دلخواه خود به کشور مقصد عزیمت کرده و سپس با رسیدن به مقصد، برنامه مهاجرتی و نوع ویزای کاری خود را تغییر دهند. در این مسیر هم متاسفانه بسیاری از موسسات مهاجرتی هستند که برای اخذ مبلغ و به پای قرارداد آوردن مشتری به هر قیمتی که شده، چنین وعدههای توخالی و دروغین میدهند. در حالی که هر شخص تحت هر برنامه مهاجرتی و ویزایی که برای وی صادر شده، اجازهی حضور در خاک کشور مقصد را خواهد داشت. اگر هم برای کشوری امکان تغییر نوع ویزا در خاک مقصد وجود داشته باشد، مسلما پروسهای راحت نبوده و بسیاری از شرایط شما مجددا سنجیده شده و بسیاری از الزامات هم تغییر خواهند کرد و در کل باید از قبل پیرامون این مورد در کشور مقصد، امکان سنجی کرد. البته این قضیه برای مواردی مانند اقدام برای ویزای کاری پس از تحصیل فرق دارد و شما پس از اتمام تحصیل در تقریبا کلیه مقاصد محبوب مهاجرتی، میتوانید تا زمانی که فرصت ماندن در آن کشور را با ویزای دانشجویی خود دارید، برای ویزای کاری اقدام کرده و پس از مدت کوتاهی اشتغال (1 تا 3 سال بسته به کشور مقصد) برای اقامت دائم خود اقدام نمایید.
عدم آگاهی و انعطاف پذیری فرهنگی
حال اگر بخواهیم کمی از مسائل و مباحث قانونی فاصله بگیریم، جا دارد به موردی مهم پیرامون مسائل فرهنگی و اجتماعی اشاره نماییم. از آنجا که اکثر متقاضیان مهاجرت بخش قابل توجهی از زندگی خود یعنی به طور متوسط حدود 20 الی 30 سال از زندگی خود و در واقع حساس ترین سنها برای رشد فکری، فرهنگی و اجتماعی خود را در ایران گذرانده، حال بخواهد برای تحصیل یا کار، برای مثال تحصیل در استرالیا اقدام نماید، شخص متقاضی باید کشور استرالیا و یا هر مقصد دیگری را از همه لحاظ بررسی کرده و اگر مقصد شخص یکی از کشورهای پیشرفته غربی در اروپا یا قاره آمریکا بوده، این را در نظر داشته باشد که بسیاری از مسائل فرهنگی، اجتماعی، مذهبی و عقیدتی، سیاسی و… در کشور مقصد فرق خواهد داشت و بنابراین فرد ضمن آنکه خودش را کاملا برای آن جامعه آماده میکند، از کلیه این تفاوتها اطلاع داشته باشد تا از روی بی اطلاعی و یا ندانم کاری، باعث آزار خود یا شخص دیگر در جامعه کشور مقصد نشود.
ارتکاب به تخلف به ویژه قبل از اقامت دائم
به این مورد در بخش مربوط به عدم آگاهی از قوانین کشور مقصد اندک اشارهای شد اما چون موردی حساس و نیاز به توضیح بیشتری بوده، در این بند درباره آن بیشتر صحبت خواهیم کرد. ارتکاب به تخلف اگر تخلفات کوچک بوده و متعدد نباشد، شاید به پروسه مهاجرت شما از پایه و اساس لطمهای وارد نکند اما در کل تخلف و به ویژه تخلفی قابل توجه در کشور مقصد به ویژه قبل از آنکه ویزای موقت خود را تبدیل به اقامت دائم نموده، بسیار ریسک بالایی داشته و این قضیه به راحتی میتواند باعث ابطال ویزا و دیپورت شما گردد. برای مثال اگر شما دانشجو باشید از آنجایی که فعلا اقامت دائم نداشته و با ویزای تحصیلی با مدت زمان موقت در آن کشور حضور دارید، اگر کاری کنید که باعث اخراج از دانشگاه شوید، آیا فکر میکنید راحت خواهد بود که دوباره از دانشگاهی دیگر پذیرش بگیرید؟ و حتی در صورت اخذ پذیرش، به نظرتان راحت خواهد بود که پذیرش جدید شما از فیلترهای زمانبر اداره مهاجرت کشور مقصد عبور کند؟ یا مثال دیگر برای ویزای کار، اگر شما به هر دلیل مرتکب تخلفی شده و از کار خود اخراج شوید، پیدا کردن کارفرمایی دیگر، بدست آوردن مجدد مجوز کار و عبور آن مجوز از فیلترهای زمانبر اداره مهاجرت کشور مقصد ساده خواهد بود؟
وابستگی زیاد به مبدا
همانطور که در ابتدای مقاله نیز اشاره کردهایم و در بند ” تصور اشتباه از مقصد” به طور مفصلتر درباره آن توضیح دادیم، هدف از مهاجرت حتی اگر دستیابی به یک زندگی رویایی در کشور مقصد نباشد، حداقل برای دستیابی به یک یا چند مزایا و دستاورد با ارزش خواهد بود، یا برای رهایی از وضعیت بسیار وخیم و مختل کننده زندگی در کشور مبداء و یا ترکیبی از موارد ذکر شده خواهد بود. اما اگر که شما وابستگی زیادی در ایران دارید و این وابستگی میتواند شامل بسیاری از موارد و فاکتورهای اصلی زندگیتان باشد، پس میتوان گفت حداقل زندگی بدی در مبداء ندارید. برای مثال فرض کنید که شما یک زندگی نرمال در ایران داشته، خانواده و همه دوستان و عزیزانتان در ایران هستند، در ایران شغلی آبرومند و با سابقه درخشان و حقوق و مزایای بالایی دارید، املاک، دارایی، خانه، ماشین و.. شما اینجاست و در کل یک زندگی کامل در اینجا داشته اما صرفا بخاطر دو الی سه فاکتور مد نظر در ذهن خود از کشور مقصد یا ناشی از کشور مبدا قصد مهاجرت داشته اما قرار باشد به ازای آنها همه موارد گفته شده را از دست دهید و بخواهید زندگی جدیدی را از نو آغاز نموده و در تمام زمان از نظر احساسی کاملا وابسته خانواده، اقوام، دوستان و آشنایان و وطن خود باشید، قطعا از همین حالا میتوان گفت که تجربه مهاجرت کاملا ناخوشایندی خواهید داشت.